Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-04-29@10:55:29 GMT

ماجرای سیم داغ و قربانی کوچک!

تاریخ انتشار: ۹ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۶۰۴۹۰

از حدود 3 ماه قبل و به دلیل اختلافاتی که با همسرم داشتم از خانه فرار کردم و در مسافرخانه های شهر سرگردان بودم تا این که با اتهام دستبرد به وسایل داخل خودرو دستگیر شدم اما در این شرایط همسرم قصد دارد ماجرای سوزاندن فرزند یک ساله ام با سیم داغ را به گردن من بیندازد چرا که ...

به گزارش خراسان، زن 33 ساله ای که در پی شکایت همسرش به اتهام سرقت لوازم داخل خودرو و با رصدهای اطلاعاتی عوامل تجسس کلانتری خلق آباد مشهد دستگیر شده است، درباره ماجرای فرارش از منزل به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری مذکور گفت:  15 بهار بیشتر از عمرم نگذشته بود که پای سفره عقد نشستم و با «عباس» ازدواج کردم اما متاسفانه اختلافات من و او از همان دوران نامزدی شکل گرفت چرا که او دست بزن داشت و با هر بهانه ای مرا کتک می زد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همه اطرافیانم مرا تشویق به ادامه زندگی با «عباس» می کردند و معتقد بودند که این رفتارها در همه خانواده ها وجود دارد و زندگی بعد از به دنیا آمدن فرزند شیرین تر می شود.

این گونه بود که من هم در برابر رفتارهای خشن او سکوت می کردم و به رویاهای آینده ام می اندیشیدم. با آن که در طول 18 سال زندگی مشترک صاحب 4 فرزند قد و نیم قدشده بودیم،نه تنها تغییری در رفتارهای همسرم ایجاد نشد بلکه روز به روز روابط عاطفی ما نیز به سردی گرایید. حالا دیگر «شوهرم» به مواد مخدر اعتیاد داشت و طوری رفتارهای پرخاشگرانه اش را ادامه می داد که به ناچار برای مدتی در بیمارستان روان پزشکی بستری شد. از سوی دیگر نیز «عباس» به دلیل سوء ظن هایی که در وجودش ریشه دوانده بود، اجازه نمی داد من با کسی ارتباط یا رفت و آمد داشته باشم.

بالاخره کار به جایی رسید که دیگر توهین و فحاشی و کتک کاری هایش برایم قابل تحمل نبود، اگرچه من همواره سعی می کردم به خاطر فرزندانم از این شرایط وحشتناک عبور کنم اما دیگر به ستوه آمدم و تصمیم به فرار از خانه گرفتم. نقشه فرار از منزل را در ذهنم مرور کردم و برای رهایی فرزندانم از این وضعیت اسفبار نیز برنامه ریزی کردم. خلاصه حدود 3 ماه قبل با اورژانس اجتماعی بهزیستی تماس گرفتم و 3 فرزند 6، 11 و 15 ساله ام را به آن ها تحویل دادم چرا که خودم جایی برای اقامت نداشتم و نمی توانستم آن ها را همراه خودم ببرم.

از سوی دیگر هم نمی خواستم فرزندانم را به پدر معتادشان بسپارم که بلایی به سرشان بیاورد! اما کودک یک ساله ام را با وجود همه تلخی هایش به دست پدرش سپردم چرا که او خردسال بود و باید حداقل در کنار پدرش زندگی می کرد. بعد از این ماجرا لوازم شخصی ام را جمع کردم و به هسته مرکزی شهر رفتم. آن جا با جوان 25 ساله ای به نام «غضنفر» آشنا شدم و قصه زندگی ام را برایش بازگو کردم. او هم پای درد دلم نشست و به حرف هایم گوش داد. طولی نکشید که با حمایت های مالی «غضنفر» اتاقی را در یک مسافرخانه اجاره کردم و همه تلاشم را به کار گرفتم تا کسی از محل اقامت من مطلع نشود.

در این مدت فقط با کمک های آن پسر جوان که شغل آزاد داشت، زندگی را می گذراندم تا این که همسرم از من به اتهام سرقت لوازم داخل خودرواش شکایت کرد. من هم زمانی که متوجه این موضوع شدم بلافاصله ماجرای شکایت را برای «غضنفر» تعریف کردم و احتمال دادم که همسرم از این طریق قصد دارد محل اقامت مرا پیدا کند! «غضنفر» هم با شنیدن این ماجرا، بلافاصله با شماره تلفن شوهرم تماس گرفت که من در اختیارش گذاشته بودم.

او خودش را به عنوان یکی از کارآگاهان دایره سرقت خودرو در پلیس آگاهی معرفی کرد و به او اطمینان داد که لوازم سرقتی داخل خودرواش پیدا می شود، تا از پیگیری شکایتش صرف نظر کند! البته آن پسر جوان که مدعی بود با پلیس آگاهی همکاری دارد، فقط سعی داشت برای حل مشکلات خانوادگی به من کمک کند ولی با این حال، خودم هم نفهمیدم چگونه نیروهای کلانتری خلق آباد در مدت کوتاهی محل اختفای مرا پیدا کردند.

خلاصه با ردزنی های پلیس من و «غضنفر» دستگیر و در حالی به کلانتری منتقل شدیم که اکنون همسرم اتهام دیگری به من می زند! او می گوید که من پسر یک ساله ام را با سیم داغ سوزانده ام. اگرچه آثار سوختگی و کودک آزاری روی پیکر فرزندم وجود دارد اما او خودش این بلا را سر پسرم آورده است و حالا قصد دارد با این ترفند مرا بترساند. این درحالی است که او نه تنها اعتیاد دارد بلکه در بیمارستان روان پزشکی هم بستری بود! ولی در نهایت من از زندگی در کنار او وحشت دارم و حاضر به ادامه زندگی مشترک نیستم مگر آن که در دادگاه تعهد کتبی بدهد که دست از این رفتارهای پرخاشگرانه اش برمی دارد و...

با توجه به اهمیت این ماجرا و همچنین اتهامات جعل عنوانی که به جوان 25 ساله وارد شده است، این پرونده با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد علی محمدزاده( رئیس کلانتری خلق آباد مشهد) در اختیار مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی قرار گرفت تا بررسی های روان شناختی و قضایی این ماجرای تاسف بار آغاز شود.

منبع: تابناک

کلیدواژه: برنامه هفتم توسعه اردوغان اسدالله اسدی حقآبه هیرمند حج 1402 انتخابات ترکیه 2023 سیم قربانی کوچک برنامه هفتم توسعه اردوغان اسدالله اسدی حقآبه هیرمند حج 1402 انتخابات ترکیه 2023 ساله ام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۶۰۴۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای مسلمان شدن مورایس؛ ازدواج با دختر ایرانی

خبر گرویدن ژوزه مورایس به دین اسلام و ازدواج قریب الوقوع او با یک دختر ایرانی، یکی از پر سر و صداترین اخبار فوتبال ایران در 24 ساعت گذشته بود.

مربی پرتغالی سپاهان، به لحاظ اخلاقی بی‌تردید یکی از متفاوت‌ترین مربیان خارجی است که در سال‌های اخیر به فوتبال ایران آمده است.

به گزارش ورزش سه، فارغ از آرامش و ادبیات مودبانه‌ای که او در برابر سوالات غالباً چالشی، یکی از ویژگی‌های قابل تحسین او، علاقه‌ای است که نسبت به فرهنگ، هنر و موسیقی ایرانی بروز می‌دهد. این طرز تفکر، دقیقاً نقطه مقابل برخی مربیان اروپایی است که حتی با وجود سال‌ها حضور در ایران، نگاه بالا به پایین و اظهارنظرهای توأم با نیش و کنایه را حفظ می‌کنند.

حادثه‌ای که زندگی مورایس را تغییر داد
به گفته برخی نزدیکان این مربی، ماجرای عجیبی زندگی او را تحت تاثیر قرار داده است. ماجرایی که کمتر درباره آن صحبت شده است.

او پیش از اینکه پیشنهاد سپاهان را بپذیرد و به ایران سفر کند، در یک سانحه رانندگی دچار وضعیتی شبیه بیهوشی و کما می‌شود و پس از بهبودی، نوع نگاه وی به زندگی به کلی متفاوت شده است.

می‌خواهم مسلمان شوم

اما آنچه مدیران باشگاه سپاهان را شگفت زده کرد، این بود که مورایس چندی پیش به باشگاه مراجعه کرده و می‌گوید: «من می‌خواهم مسلمان شوم. باید از کجا شروع کنم؟»

به منظور راهنمایی این مربی پرتغالی، ابتدا از طریق بخش فرهنگی باشگاه سپاهان، مسائلی در خصوص عرف، شرع و قانون در ایران و دین اسلام برای وی توضیح داده شده و بلافاصله مقدمات شرعی تشرف مورایس به دین مبین اسلام انجام شده است. وی همچنین در محضر یکی از علما، شهادتین را به زبان جاری ساخته و شرعا مشرف به دین اسلام شد و شیعه گردیده است.

نکته دیگر اینکه به موازات این اقدامات، یک مشاور مذهبی با آشنایی کامل به زبان انگلیسی در کنار وی، فرایند آشنایی و آموزش مبانی اعتقادی و نیز پاسخگویی به سوالات مورایس را برعهده داشته است.

ازدواج با دختر ایرانی

از مدت‌ها قبل زمزمه‌هایی مبنی بر ازدواج قریب الوقوع ژوزه مورایس با یک بانوی ایرانی در جریان بود. موضوعی که همراه با خبر تشرف او به دین اسلام، پررنگ‌تر شد و رسانه‌ها نیز درباره آن صحبت کردند.

در این خصوص گفته می‌شود مسائل شرعی ازدواج مورایس با همسر ایرانی‌اش اتفاق افتاده و طی چند روز آینده این مراسم به صورت رسمی برگزار می‌شود.

دیگر خبرها

  • تقسیم عشق در زندگی زوج مبتلا به «ای‌ال‌اس»/بیماری جزیی از زندگیست
  • پیرمرد ۸۵ ساله قربانی سرقت‌های سمی شد
  • شهری با ۱۷ گود مقدس/ پرحاشیه‌تر از فوتبال!
  • ماجرای مسلمان شدن ژوزه مورایس چه بود؟
  • ماجرای مسلمان شدن مورایس چه بود؟
  • ماجرای مسلمان شدن مورایس؛ ازدواج با دختر ایرانی
  • ببینید | ماجرای اذان عجیب در جعبه سیاه
  • مرد نقاش، راز آتش زدن همسر و فرزندش را فاش کرد
  • مرگ مشکوک قاضی دادگستری در مازندران | ماجرای کشف جسد بازپرس ویژه مبارزه با زمین‌خواری
  • ماجرای نسبت فامیلی علیرضا قربانی با داور «محفل» از زبان احمد ابوالقاسمی + فیلم